گفتوگوی مجله کارنگ با احسان رأفتی داریان، مدیرعامل تهرانایمیجز که به کمک دوستانش مسیر جدیدی را در گردشگری شهری ایران ترسیم کرده است
خدمت فناوری به صنعت گردشگری روزبهروز نتایج جدیدی از خود نشان میدهد. یک روز شرکتی یک ارزش جدید خلق میکند و روز دیگر کسبوکاری راه میافتد. تهرانایمیجز هم مانند بسیاری از کسبوکارهای گردشگری که در این صفحه معرفی شدهاند و خواهند شد، چند ماهی است که به خانواده گردشگری ایران پیوسته است.
احسان رأفتی داریان که همبنیانگذار و مدیرعامل تهرانایمیجز است، از فعالیت این شرکت میگوید؛ اینکه با چه سابقهای شکل گرفته و میخواهد چه تاریخی بسازد. رأفتی در سال ۱۳۶۰ در تهران متولد شده و از نوجوانی وارد فضای کار شده است. به واسطه علاقه پدرش به روزنامهخوانی وارد فضای مطبوعات میشود و اولین کار خود را در خانه روزنامهنگاران جوان شروع میکند. سپس به گلآقا میرود و در بچهها گلآقا مینویسد.
از سال ۱۳۸۳ وارد دنیای عکاسی میشود و به همین دلیل پس از مدتی اولین کسبوکار شخصی خودش یعنی doorbin.net را تأسیس میکند. دوربین داتنت یک سایت تخصصی عکس و عکاسی است که درآمد آن از طریق تبلیغات به دست میآید و هنوز هم پابرجاست.
رأفتی میگوید آن زمان که دوربین داتنت را راهاندازی کرده، واژه استارتاپ وجود نداشت، وگرنه این کسبوکار حتما یک استارتاپ موفق میشد. به واسطه دوربین داتنت وارد شهرداری تهران میشود و بعد از آن هفت سالی در مرکز ارتباطات شهرداری تهران فعالیت میکند. در نهایت زمان خداحافظی از شهرداری هم فرامیرسد و سراغ کسبوکاری جدید میرود. این کسبوکار همان تهرانایمیجز است؛ کسبوکاری که یک آژانس عکاسی شهری است و در حوزه گردشگری شهری فعالیت میکند که در کنار چشمانداز مادی، بهدنبال حال خوب اعضای خود و کاربرانش است. در این گفتوگو با احسان رأفتی داریان، مدیرعامل تهرانایمیجز، درباره هدف، وضعیت فعلی و چشمانداز این کسبوکار صحبت کردیم.
ایده راهاندازی تهرانایمیجز از کجا شکل گرفت؟
پس از فعالیت در شهرداری تصمیم گرفتم کسبوکار خودم را راهاندازی کنم. با چند نفر از دوستان و همچنین همکاران سابقم صحبت کردم و ایده را با آنها در میان گذاشتم. خرداد ۱۳۹۹ تیم را شکل دادیم و تا اواخر همان سال اپلیکیشن را آماده کردیم و در نهایت در خرداد ۱۴۰۰ اولین آزمایش اپلیکیشن را انجام دادیم.
ایده ما این بود که همان کاری را که در شهرداری انجام میدهیم، در شهر تهران انجام دهیم. یعنی به جاهای مختلفی برویم و از آنجا عکاسی کنیم و دیگران به این واسطه بیشتر با تهران آشنا شوند. پس از ماه دوم به درآمدزایی رسیدیم و یک ایده دیگر به کار قبلی اضافه شد؛ اینکه حالا که ما برای عکاسی به جاهای مختلف میرویم، چرا تنها برویم و دیگران را با خودمان همراه نکنیم؟
یعنی اگر میخواهیم در میدان آزادی عکاسی کنیم تعدادی از علاقهمندان هم با ما بیایند. فراخوان دادیم و دیدیم استقبال بسیار خوبی از آن شد و تصمیم گرفتیم تهرانایمیجز را جدا کنیم.
تهرانایمیجز دقیقا چه کار میکند؟
کار ما تولید محتوای تصویری از مکانهاست و در زیرمجموعه خود اپلیکیشن «تهران نو» را راهاندازی کردهایم. بهنوعی تهران نو یکی از محصولات ماست و البته محصولات دیگری هم داریم که همگی در خدمت گردشگری شهر تهران فعالیت میکنند. «مجله پامنار» دیگر محصول ماست و در بخش «مولتیمدیا» هم ویدئوهای معرفی بخشهای مختلف تهران را عرضه میکنیم. «پادکست» و «عکس» هم از دیگر بخشهای ماست که باز هم به معرفی اماکن گردشگری تهران اختصاص دارد.
ما همه این بخشها را ایجاد کردیم تا مخاطبان ما با استفاده از خدماتی که به آنها عرضه میکنیم، رغبت پیدا کنند با حضور در تورهای مختلف تهرانگردی، با این شهر زیبا آشنا شوند. اپلیکیشن «تهران نو» به بخش تورها اختصاص دارد که عمده فعالیت ما بر این بخش معطوف میشود.
تهران نو یک اپلیکیشن است که به مردم کمک میکند تهران را بهتر بگردند. اپ را نصب میکنند، یک اشتراک ماهیانه پرداخت میکنند و میتوانند در تورها همراه شوند. فرق تورهای ما با تورهای معمولی این است که ما یک جامعه مجازی هستیم؛ پلتفرمی که افراد را به هم متصل میکند و آنها با هم رفیق میشوند. بین کسانی که از خدمات ما استفاده میکنند، کمکم همدلی به وجود میآید و کمااینکه اکنون نیز به وجود آمده است. یعنی همین الان هم اگر کسی کرونا بگیرد، چون همه با هم در برنامههای مختلف دوست شدهایم، نگران حالش میشویم و حتی در صورت امکان کمک میکنیم که زودتر خوب شود.
این کار را با چه هدفی شروع کردید؟
هدف اول ما این است که تهران دیده شود. در حال حاضر تهران به شهر کار تبدیل شده و کسی برای گردش خود وقت نمیگذارد و تفریح شهروندان، در رفتن به کافیشاپ و رستوران و سینما خلاصه شده است. ما سعی داریم این روند را عوض کنیم و با تسهیل فرایند گشتوگذار و از طرف دیگر ایجاد جذابیتهایی مانند آشنایی با یکدیگر و ایجاد جمعهای صمیمی این کار را انجام میدهیم.
ما میخواهیم در تمام اتفاقاتی که در روزمره مردم تهران وجود دارد، نقش داشته باشیم و افراد را از تکنفره یا دونفره بودن دربیاوریم و وارد یک جمع ۲۰ یا ۳۰ نفره کنیم. این اتفاق موجب میشود افراد بیشتر با هم حرف بزنند. حرفزدن در سالهای اخیر خیلی کم شده و تقریبا همهچیز مجازی شده است.
تهران پتانسیل بسیار بالایی دارد، خاطرهای از یک گردشگر میخواندم که میگفت تهران بیش از دو هزار مکان برای بازدید دارد و ۳۵ روز کامل زمان لازم است تا یک فرد از کل شهر دیدن کند. از طرف دیگر، هزینه تفریح بازدید بسیار پایین است. یعنی هر فرد با پنج هزار تومان میتواند از یک مکان دیدن کند و یک خانواده چهارنفره با ۲۰ هزار تومان. البته جاهایی مثل برج میلاد با ۱۲ تومان اما باز باید این رقم را با هزینههای رستورانگردی و کافهگردی و حتی سینما و تئاتر مقایسه کرد که وزنه آموزشی بسیار پایینتری هم دارند.
یکی دیگر از نقاط قوت ما این است که بسیاری از کسانی که با ما همراه میشوند، تولید محتوا میکنند. یا بلاگر هستند یا عکاس یا کارهای دیگری میکنند که باید دوربین حمل کنند و بهدلیل قیمت بالای دوربین نمیتوانند تنها یا با یکی، دو نفر دیگر بیرون بروند و احساس امنیت نمیکنند. وقتی با جمعی که عموما همه یا دوربینبهدست هستند یا با موبایلهایشان عکس و فیلم میگیرند، بیرون میروند، دیگر احساس ناامنی نمیکنند.
رقیب مستقیمی دارید؟
ما پلتفرم گردشگری اشتراکی هستیم؛ دوستان دیگری هم تور شهری برگزار میکنند، اما مثل ما پلتفرم نیستند و بیشتر راهنمای گردشگری هستند. تابهحال شبیه به کار خودمان ندیدم، اما شاید باشد. مثلا اپلیکیشن پیاده تا حدودی حوزه کاریاش مشابه ما بود که بعد مدل کسبوکاری خود را تغییر داد. به نظرم علت شکست پیاده در مدل قبلی برگزاری تکتور بود. تکتور قابلیت بزرگشدن خیلی زیاد ندارد. شاید معروف بشود، اما از لحاظ مالی خیلی نمیتواند رشد کند؛ چراکه همیشه تعداد زیادی از افراد تیم درگیر یک برنامه هستند، اما وقتی پلتفرم اشتراکی باشد، در هر برنامهای میتواند شرکت کند. مانند نماوا که میشود با خرید یک بار اشتراک، هر فیلم و سریالی را در آن تماشا کرد.
سرمایه اولیه کار شما از کجا تأمین شد؟
ما سرمایه کلانی برای شروع کار لازم نداشتیم. گرچه اگر بود خیلی هم خوب میشد، اما با خرید یک هاست و دامینی که از قبل داشتیم، کار را شروع کردیم. همگی این شرط را پذیرفتیم که تا چند ماه اول کار به درآمد این فعالیت دل نبندیم و توقعی نداشته باشیم تا کار توسعه پیدا کند. رفتهرفته اوضاع دارد بهتر میشود و به آن هدف تعیینشده نزدیک میشویم.
مدل درآمدی شما چگونه است؟
درآمد ما از فروش اشتراک است. افرادی که اپلیکیشن را نصب میکنند، در ابتدا یک عضویت رایگان دارند و سپس برای استفاده از خدمات و همراهشدن در برنامهها باید کیف پول خود را شارژ کنند. اشتراک ماهیانه ما ۶۰ هزار تومان است و هزینه شرکت در هر برنامهای که نام خود را ثبت کنند، از اعتبار کیف پول کاربر کم میشود.
مرحله جدیدی که در کارمان راهاندازی کردهایم، فروش بلیت برای مکانهای گردشگری است. بسیاری از اماکن گردشگری امکان فروش بلیت بهصورت آنلاین را ندارند و راهی جز خرید حضوری بلیت نیست. نکته دیگری که جالب به نظر نمیرسد، این است که بلیتها چاپ قدیم است و به قیمت روز چاپ نمیشود و این هم دردسرهای خودش را دارد، ولی ما در پلتفرم خود بلیت صادر میکنیم و در نظر داریم چند ماه دیگر هم فقط کیوآرکد ارائه بدهیم.
ما با فروش این بلیتها درصد مالی خود را از مراکز فروش بلیت دریافت میکنیم و شخص هم آزاد است که تصمیم بگیرد با خرید بلیت به همراه ما از آن مکان بازدید کند یا بهصورت جداگانه برود. موزههای خصوصی بیشتر همکاری میکنند و موزههای دولتی میگویند خودمان میخواهیم راهاندازی کنیم.
برنامهای برای سرمایهگذاری دارید؟
ما از سرمایهگذاری استقبال میکنیم، اما رقمهایی که تابهحال به ما پیشنهاد شده، خیلی مناسب نبود یا اگر هم مناسب بوده، درصد سهام بالایی را طلب میکردند. مثلا یک نمونه ۴۰ درصد سهام میخواست.
از ابتدای مسیر فعالیت خود تا به امروز با چه چالشهایی مواجه بودهاید؟
بزرگترین چالش مثل بسیاری از حوزهای دیگر در قسمت سیاستگذاری است. برای مثال تور دریاچه چیتگر را میخواهیم برگزار کنیم، اما بهدلیل ممنوعیت استفاده از دوربین عکاسی نمیتوانیم. یا تور بازدید از موزهها را میگذاریم و سیل انتقادات کاربران به سمت ما روانه میشود که چرا زمان برگزاری تور با ساعت کاری تداخل دارد. موزهها باید از بعدازظهر تا شب کار کنند تا امکان شرکت شهروندان بعد از ساعت کاریشان فراهم باشد.
یکی دیگر از مشکلات هم این است که مردم تهران نمیتوانند نزدیک به ۷۰ درصد از ارزشمندترین خانههای تهران را ببینند؛ چراکه در انحصار یک سازمان یا شخص است. برای مثال ما الان چهار ماه است که تلاش میکنیم از خانه سردار اسعد بختیاری دیدن کنیم، اما به این دلیل که در اختیار بانک ملی است و به مکان اداری تبدیل شده، اجازه بازدید نمیدهند. این موضوع برای خانه مستوفی هم وجود دارد که در اختیار سازمان پست است.
ما هنوز خیلی بزرگ نشدهایم و به همان میزان مشکلاتمان هم کم است، اما پیشبینی ما این است که هرچه بیشتر رشد کنیم، موانع کار ما هم بزرگتر میشود.
چشمانداز فعالیت شما چیست؟ چه برنامههایی برای آینده دارید؟
اولین کاری که بهزودی هم انجام میشود، آموزش حضوری است. روزهای دوشنبه یک مدرس میآوریم تا در خصوص فعالیتهای مرتبط به ما آموزش بدهد. مثلا آموزش عکاسی با تلفن همراه یا آموزشهای دیگر.
کار دیگری که احتمالا تا چند وقت دیگر انجام میشود، برگزاری تور در شهرها و استانهای دیگر است. دوستان اصفهانی ما پیشنهاد دادند که این کار را در اصفهان هم راهاندازی کنیم و به همین واسطه اصفهانایمیجز را سه ماه است که بهصورت آزمایشی راهاندازی کردهایم، اما هنوز شروع به کار نکرده است. دوستان یزدی هم همین پیشنهاد را دادند و احتمالا یزدایمیجز را هم شکل میدهیم و هدف بعدی ما شیراز است.
پایه اصلی برنامههای ما گردش و بازدید است، اما میخواهیم برنامههای دیگری را هم به فهرستمان اضافه کنیم که شاید در حوزه گردشگری تعریف نمیشوند. مثلا در نظر داریم برنامه تور سینما بگذاریم و با شرکتکنندگانی که میخواهند فیلم ببینند، به تماشای فیلم برویم یا برنامه خرید که برای مثال به میدان منیریه برویم و با همراهی یک ورزشکار شناختهشده یا عضو تیم ملی یک رشته ورزشی لوازم ورزشی بخریم.
+ لینک کوتاه | tehranimages.com/0HNvg